نوشته شده توسط: الهه ناز
بسیاری از ما شناخت مان از امام حسین (ع) فقط محدود به دو روز تاسوعا و عاشورا و یا شاید فقط عاشوراست، در حالی که به تعبیر علامه شهید مرتضی مطهری، عاشورا یک فرهنگ می باشد و زندگی سرور آزادگان جهان مملو از نکات علمی است. امام حسین (ع) معلم بزرگ تاریخ است؛معلمی که اگر رفتار و گفتارش مبنای زندگی قرار بگیرد، موجب تحول شگرف در آن خواهد شد. «از روز تاسوعا می دانیم و عصر عاشورا ختمش می کنیم. قبل و بعد آن را دیگر نمی دانیم چه شد؟» این سخن گرانبهای استاد شریعتی در وصف امام حسین (ع) است و در ادامه می گوید: «حسین می خواست بیاموزد که چگونه زندگی کنند اگر می توانند و چگونه بمیرند اگر نمی توانند.» به واقع همین گونه است؛ حسین (ع) تنها برای تاسوعا و عاشورا نیست، بلکه این امام بزرگوار در سال های پیش از واقعه عاشورا، زندگانی می کرد و به ارشاد مردم می پرداخت. به نوعی زندگی می کرد که همه در آرزوی آن بودند. امام سوم شیعیان مقامی عظیم و والا داشت. دارای صفاتی بود که بهترین درس را به تمام عالم بشریت داد. تواضع، ادب، بخشش، صله رحم، شجاعت، شهامت، فداکاری و گذشت، زهد و تقوی، عدالت و بسیاری از صفات پسندیده را دارا بود. به صفاتی از این شخصیت بزرگ تاریخی پرداخته ایم. به قول دکتر علی شریعتی: «حسین وارث آدم». زندگانی او فراتر از عاشورا بود. آنچه در ادامه می خوانید، گوشه هایی از اندیشه های ناب حسینی است، به امید آن که در زندگی عادی مان مورد توجه قرار گیرد.
دوری از گناه: روزی مردی خدمت امام حسین (ع) آمد و گفت: من مردی هستم اهل گناه و توانایی این که از گناه بگذرم را ندارم، پس شما مرا موعظه ای بفرمایید تا گناه نکنم.
امام (ع) فرمودند: پنج کار را به جا بیاور و سپس هر گناهی را که می خواهی انجام دهی، انجام بده. اول آن که؛ از روزی خدا نخور و هرگناهی بخواهی انجام بده. دوم آن که؛ از ملک و زمین خدا خارج شو و گناه کن. سوم آن که ؛ برای گناه جایی برو که خداوند تو را نبیند و آن وقت آن گناه را انجام بده. چهارم آن که؛ وقتی فرشته خداوند عزرائیل برای گرفتن جان تو می آید، او را از خود دور کن و هر گناهی را انجام بده. پنجم آن که؛ وقتی در روز قیامت تو را خواستند در آتش دوزخ بندازند، تو در داخل آتش نرو و هر گناهی خواستی انجام بده.
احسان به مانند باران: مردی در حضور امام حسین (ع) گفت: احسان کردن به نا اهل تباهی است. امام در پاسخ او، فرمود: چنین نیست، احسان مانند باریدن باران است که نیکوکار و بدکار را در بر می گیرد.
احترام به یکدیگر: امام (ع) می فرمایند: «بترسید، دوری کنید از ستم کردن به کسی که یاوری جز خداوند عزوجل ندارد.»
دوری از نا امیدی: امام (ع) فرمودند: «کسی که با نافرمانی خدای حکیم، گرد کسی گردد و عاشق شود، به آنچه امید داشته باشد، دست ژیدا نمی کند.»
حسنات سلام: سلام، هفتاد حسنه دارد، شصت و نه حسنه آن برای سلام کننده است و یک حسنه از آن پاسخ دهنده سلام؛ و بخیل کسی است که از سلام دادن خودداری نماید.
از ستم فاصله بگیرید: امام حسین (ع) به فرزند خود امام سجاد (ع) فرمود: پسرم! مبادا کسی که در برابر تو جز خدای عزوجل یاوری نمی یابد مورد ستم تو قرار گیرد.
رفتار درست: برادران، چهار گونه اند: برادری که سودش نصیب تو و خودش می گردد، برادری که سودش فقط نصیب تو می شود، برادری که فقط زیانش به تو می رسد و برادری که سودش نه نصیب تو گردد و نه نصیب خودش. از امام حسین (ع) در این خصوص توضیح خواستند، فرمود: آن برادری که سودش نصیب تو و خودش می گردد، برادری است که هدفش از رفاقت، تداوم برادری است نه نابودی آن؛ پس این برادری به سود هر دوی شماست؛ زیرا هنگامی که برادری کامل شد زندگی برای هر دو دلپذیر و دوست داشتنی می شود و اگر این برادری به ناسازگاری کشد، زندگی هر دو تباه گردد. برادری که فقط سودش نصیب تو می گردد، برادری است که طمع را از خود دور کرده و شیفته تو گشته و چون شیفته برادری مشکل گشا و سودمند است. برادری که فقط زبانش عاید تو گردد، برادر نماست که همیشه منتظر گرفتار شدن توست و با تو یکدل و یکرنگ نیست و بین آشنایان بر تو دروغ می بندد و حسودانه بر تو می نگرد، پس لغت خدای واحد بر چنین برادری باد. و اما برادری که نه سودش نصیب تو گردد و نه نصیب خودش، آن برادری است که خدا او را پر از حماقت ساخته و او را به کلی از رحمت خود دور کرده است، پس او را مشاهده می کنی که خود را بر تو ترجیح دهد و از آن چه نزد توست با تنگ چشمی دنبال آن است.
غیبت نکنید: امام حسین (ع) به مردی که در حضور ایشان از دیگری غیبت می کرد، فرمود: از غیبت کردن دست بردار که غیبت خورش سگ های جهنم است.
کمک مالی: مردی به حضور امام حسین (ع) شرفیاب شد و درخواست کمک کرد، حضرت فرمود: همانا درخواست کمک مالی خوب نیست مگر برای پرداخت جریمه سنگین یا فقری ذلت بار یا تعهد مالی مهم. آن مرد عرض کرد: من هم برای یکی از این موارد آمده ام. امام حسین (ع) دستور داد صد سکه طلا (دینار) به او بدهند.
از جوانمرد کمک بخواه: مردی از انصار نزد امام حسین (ع) آمد و می خواست حضرت، مشکل مالی او را حل نماید. حضرت فرمود: ای برادر انصاری! آبرویت را با درخواست حضوری (از تباه شدن) نگهدار و درخواست خود را به صورت کتبی عرضه کن و من نیز طوری عمل خواهم کرد که تو را شاد سازم انشاا...
آن مرد به حضرت چنین نوشت: ای ابا عبدا...! فلانی از من پانصدسکه طلا طلبکار است و برای دریافت آن پافشاری می نماید، لطفا با او گفتگو فرمایید که تا فراهم شدن و پرداخت آن به من مهلت بدهد. چون امام حسین (ع) این نامه را ملاحظه فرمود، به منزل خود تشریف برد و کیسه ای که در آن هزار سکه طلا بود، آورد و به او داد و سپس فرمود: پانصد سکه آن را به قرضت بده و پانصد سکه دیگر را کمک خرج زندگی خودساز و حاجت خود را فقط با فردی در میان بگذار و کمک طلب کن که دیندار، جوانمرد و ریشه دار باشد فرد دیندار برای حفظ دین خود حاجت تو را بر آورده می سازد و جوانمرد از مردانگی خود شرم می کند و ریشه دار می داند که تو با این رو انداختن به او، از آبرویت مایه گذاشتی، لذا بابرآوردن نیازت آبروی تو را حفظ می کند.